زندگی یعنی بخند هرچند که غمگینی
ببخش هرچند که مسکینی
فراموش کن هرچند که دلگیری…
یادت نرود که یاد تو در یاد است
آبادی دل برای تو آباد است از یاد نبر دل حقیرم ای دوست
در این دل من همیشه یادت یاد است . . .
***اس ام اس عاشقانه غمگین***
گفتی: تا آخر دنیا با تواَم.
و من،
ندانستم نامِ دیگر تو
تنهایی است!
او مرا به هیچی فروخت ..
و من هنوز بر سر آنم
که یک تار مویش را به عالمی نفروشم !
***اس ام اس عاشقانه غمگین جدید***
ای کاش زندگی مثل فوتبال بود، که خوشی را پاس، جدائی را شوت،
بی وفائی را فول، غم را آفساید و محبت را گل میکردیم . . . !
سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی
آه باران من سراپای وجودم آتش است
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی
***اس ام اس عاشقانه غمگین جدایی***
سبدی هست در اندیشه ی من که پراز گل بدهم هدیه به تو،
غافل از آنکه توخود ناب تری،یک جهان گل بخوردغبطه به تو.
چقدر سخته گل آرزوهات رو تو باغ دیگری ببینی
و هزار بار تو خودت بشکنی
و اون وقت آروم زیر لب بگی
گل من باغچه نو مبارک…!
***اس ام اس عاشقانه غمگین دوست داشتن***
می روم شاید فراموشت کنم / با فراموشی هم آغوشت کنم
می روم از رفتنم دل شاد باش / از عذاب دیدنم آزاد باش . . .
روزگـــار؛نبودنت را برایم دیکتـــه می کند.
ونمره ی من باز می شود صفر.
هنوز. نبودنت را یاد نگرفته ام.
***اس ام اس غمگین عاشقانه***
کسی که تا دیروز میگفت بدون تو نمیتونم نفس بکشم
امروز تو آغوش دیگری نفس نفس میزنه . . .
بی تو یعنی گریه ات آغوش من
ارتعاش خنده ات در گوش من
بی تو هر دم خسته ام، دستم بگیر
بی تو یعنی هستیم از من بگیر
بی تو را هر دم که انشا می کنم
مرگ خود با اشک امضا می کنم
***اس ام اس عاشقانه غمگین تنهایی***
سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی
آه باران من سراپای وجودم آتش است
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی
سرِ قرارهای عاشقانهات
هیچوقت بهوقت نرسیدم.
سالهاست ساعتم خواب رفته است
روزی زنگِ تنهایی!
***اس ام اس عاشقانه غمگین***
با من که شکسته ام کمی راه بیا
بالی بگشا و گاه و بی گاه بیا
آزرده مشو بیا گناه از من بود
گفتم که مقصرم تو کوتاه بیا
شبها، پرندههایش میروند
روزها، ستارههایش
ببین،
آسمان هم که باشی
باز تنهایی!
***اس ام اس عاشقانه غمگین جدید***
دیرگاهیست که تنها شده ام / قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است / باز هم قسمت غم ها شده ام
دگر آئینه ز من با خبر است / که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بودم / همدم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید / تا نبینم که چه تنها شده ام . . .