پاپو
تاریخ انتشار : 26 اسفند 1393 0:17

موضوع نوشته: صفحه نخست » روانشناسی »


جواب منفی بدون مشکل

ارائه جواب منفی در قالبهای مثبت، نه تنها مخرب نیست بلکه می تواند بیانگر نقاط مثبت اخلاقی و استعدادهای آشکار و نهان باشد. این مهارت در آموزه های سیره نبوی متبلور است

در قبال سوالی که دارای جواب منفی است راحترین پاسخگویی، گفتن کلمه دو حرفی «نه» است. حتّا زحمت جواب «آری» و «بلی» از جواب منفی به دلیل سه حرفی بودن آنها، بیشتر است. ولی آیا جنبه تخریبی جواب منفی هم سنگ با وجه سازنده جواب مثبت است. من قصد ندارم در مقوله شجاعت «نه» گفتن به بحث بپردازم، نه، که خود مسئله مهمی است و مجال دیگری را می طلبد. در این زمان قصد دارم مهارتی مهم را بیان کنم که در بسیاری از مواقع می تواند ما را از مخمصه جواب منفی خارج کرده و ضمن مخالفتتان با خواسته شخص مقابل، پیروزمندانه از میدان خارج گرداند.

تاثیر جواب منفی و بطور مستقیم
فرض کنیم که نوجوانی از ناحیه پا دچار نقصان است و به راحتی قادر به راه رفتن و دویدن نمی باشد. و از طرفی همان نوجوان علاقه ای وافر به دویدن دارد و در آرزوی قهرمانی، حاضر است که در هر مسابقه ای شرکت کند. حال در فرصتی که برای مسابقه ای پیش آمده است خود را آماده مبارزه کرده و سوال می نماید که «آیا سرعت من در دویدن خوب است؟ و می توانم در مسابقه مدرسه برنده شوم؟ آیا می توانم جایزه اول را به دست آورم و در سکوی قهرمانی بایستم؟». جواب وی کاملا روشن است و همه می توانند جواب مشخص را به او بدهند؛ جوابهایی همانند «معلوم است که نمیتوانی مسابقه بدهی» و یا «آدمی که پایش ناقص است که نمیتواند در مسابقه موفق بشود» و یا «خودت باورت می شود که بتوانی مسابقه بدهی» و ده ها جواب مشابه که هر یک برای ترور شخصیت به تنهایی کافی است.

اینگونه جواب ها، جواب منفی به سوال بطور مستقیم است و البته در مثال مورد نظر ما هم ممکن است مطابق حقیقت باشد، لیکن واقعیتی را نیز باید در نظر گرفت که اینگونه پاسخهای مستقیم، تحقیر، ناامیدی و کوچک شمردن شخصیت را ثمر خواهد داشت. در اینگونه جوابها نقص و ناتوانی به رخ کشیده می شود و صدمات روحی و روانی را به بار خواهد آورد. به خصوص نسبت به نوجوانان و جوانان که در سنین مخصوص خود نیازمند حمایت و پشتیبانی می باشند؛ سرزنش و تحقیر به منزله عاملی موثر جهت تخریب شخصیت ایشان تلقی می شود. در دوران رشد و نوجوانی، بیشترین عاملی که در شکوفایی استعدادها موثر می افتد، امیدواری در استفاده حداکثری از توانایی ها و قدرت های جسمی و روحی است.

موارد زیر از پیامدهای کوچک شمردن شخصیت می باشد:
۱- اعتماد به نفس مورد حمله قرار می گیرد و شخص در صورت عدم مقاومت، اعتماد به نفس خود را از دست خواهد داد.

۲- شخصیت فرد در معرض کوچک شماری و ناتوانی قرار می گیرد و در نتیجه نکو داشتی که هر فرد جهت رشد و بالندگی از خود دارد، از بین رفته و ضعف پنداری را حاصل خواهد کرد.

۳- خود کم بینی و در نتیجه شک و تردید در انجام هر عملی بر فرد اعمال خواهد شد و شخص در تصمیم گیری امور توان لازم را نخواهد داشت.

۴- ناامیدی و کاهلی در آموزش و تربیت پذیری در فرد به وجود می آید و آینده هر آموزشی را ناپایان و بی نتیجه می انگارد.

الگوگیری از عملکرد پیامبر
جهت جلوگیری از صدمات مذکور شایسته است قسمتی از سیره نبوی را مرور کنیم و از نحوه زندگانی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله که در عمل بهترین پاسخ گویی را آموزش می دهند درس سبک زندگی متعالی را برای خود الگوسازی نماییم.

در بخشی از حدیث کساء آمده است که جابر بن عبدالله انصاری از فاطمه علیهاسلام روایت می‌کند که فرمود: یک روز پدرم رسول خدا نزد من آمد. سپس فرزندانم حسن و حسین و بعد امیرالمۆمنین علی وارد شدند. همه در زیر یک عبا جمع شدیم. پدرم دو طرف عبا را گرفت و با دست راست به آسمان اشاره کرد و عرضه داشت:« پروردگارا! اینها اهل بیت و نزدیکان من هستند؛ … پروردگارا! صلوات و برکات و رحمت و آمرزش و رضایت خود را بر من و بر اینها فرو فرست و آنها را از هر گونه رجس و پلیدی پاک و مطهر گردان.» ام سلمه -همسر پیامبر که در تاریخ از وی به نیکی و سلامت نفس یاد می شود- که شاهد این ماجرا بود آرزو می داشت که مشمول این طهارت و پاکی گردد لذا از رسول خدا (ص) پرسید: «آیا من نیز در این مجموعه داخل و مشمول آیه تطهیر هستم؟ فرمود: تو بر مکانت و منزلت خود هستی، تو بر خیر هستی.»

لازم است پیرامون جواب پیامبر (ص) به ام سلمه که مطلب مورد نظر ما است، کنکاشی انجام گیرد.

اول- بطور یقین ام سلمه مشمول افراد اهل عصمت نیست و جواب پیامبر (ص) هم در جواب سوال وی، جوابی مثبت مبنی بر شامل شدن وی در زمره اهل کساء نیست. و اهل حدیث از جواب پیامبر، برداشتی بر تایید نداشته اند.

دوم- پیامبر (ص) می توانستند جواب ام سلمه را بطور مستقیم با عبارتی منفی پاسخ دهند؛ مثلا بفرمایند: «نه تو مشمول آیه تطهیر نمی شوی.» لیکن پیامبر (ص) پاسخ منفی خود را در قالب جمله ای مثبت ادا کردند و فرمودند: «أنتِ علی مکانکِ وإنکِ علی خیرٍ».

و با توجه به شخصیت ام سلمه و مهربانی پیامبر (ص)، در این پاسخ اهدافی نهفته است که در صورت جواب منفی، هیچگاه این اهداف حاصل نمی گردید:

۱-  پیامبر (ص) جایگاه ام سلمه را به وی یادآوری می فرمایند و همین یادآوری، موجب نکوداشت شخصیت ام سلمه در درون وی می گردد.

۲- پیامبر (ص) با عبارتی که پاسخ دادند، جایگاه و منزلت ام سلمه را در تاریخ به ثبت می رسانند و با این جمله به دیگران می فهمانند که ام سلمه گذشته از منزلت همسری پیامبر، بر راه راست بوده و منشا خیر و پاکی بوده اند.

۳- پیامبر (ص) محدوده شخصیتی ام سلمه را مشخص فرمودند و اینکه وی نباید خود را با اهل بیت یکسان بداند. و منزلت اهل بیت علیهم السلام منزلتی منحصر به فرد است و مختص به افراد معینی می باشد.

۴- پیامبر (ص) با ذکر منزلت ام سلمه، در وی ایجاد اعتماد به نفس نموده و او را در استواری و پایداری در مسیر حرکت به سوی زندگی صحیح تشویق می نماید.

۵- پیامبر (ص) نه تنها ناراحتی ام سلمه را فراهم نکردند بلکه با روشن کردن منزلت وی، شادی را به او هدیه نمودند.

با نکات به ذکر آمده و با الگوگیری از عمل پیامبر (ص) درس والای پاسخگویی جهت به دست آوردن اهداف ضمنی به جامعه هدیه می شود و در قالب کلمات می توان ضمن ارائه پاسخ منفی، پاسخی مثبت و با محتوایی سازنده را تدارک دید. طبیعت همه انسانها چنین است که در صورت شنیدن جواب منفی آن هم بطور مستقیم، جبهه می گیرند و شاید دچار لجاجت شوند و در اشتباه خود اصرار ورزند. پیامبر به ما می آموزند که با شناخت استعدادها و توانایی های افراد می توان پاسخ منفی را با روکشی مثبت به پاسخی مثبت تبدیل کرد و در آن ارزش های فرد را به وی یادآوری و او را در  جهت حرکت صحیح تشویق نمود.

براساس آموزه پیامبر رحمت (ص)، باید موقعیت تهدید را به فرصتی جهت ایجاد اعتماد به نفس، بیان استعداد ها، شناساندن توان و قدرت در انجام امور بهینه تبدیل کرد و از کلام زیان بار دوری جست.
منبع:تبیان

نظرات کاربران

تعداد نظرات ۰

ارسال نظر

مطالب شابه مطلب فوق

لوگو اسپانسر


کلیه حقوق مادی و معنوی برای وب سایت پاپو محفوظ میباشد